اسفندياررحيم مشائي کيست؟
ادامه حضور اسفنديار رحيم مشائي در دولت نهم و دهم، يکي از عجايب سياسي در دولت احمدی نژاد است. او تقريبا هرچه که خواسته را تا به امروز بر زبان آورده، اما هيچ قدرتي توانايي برکناري يا راضي کردن او به استعفا را ندارد. مشائي يکي از معدود افرادي است که حسین شريعتمداري در کيهان عليه او بسيار قلم زد، اما فايده اي نکرد.نظرات وي عموماً شنيدني است؛ هم از لحاظ بديع بودن و هم از اين نظر که از زبان معاون رئيس جمهوري بيان مي شود که ادعاي ارزشي ترين دولت پس از انقلاب را دارد.
سخنگوي دولت، غلامحسين الهام در ميان دانشجويان دانشگاه امام صادق در اوايل دی ماه1387 در پاسخ به انتقادات دانشجويان در خصوص اظهارات مشايي گفت: "ممكن است از جهات مختلف به يك فرد انتقاداتي وارد باشد، اما نبايد دولت را به يك فرد بند كرد چرا كه دولت مشايي نيست و آقاي احمدي نژاد هم مشايي نيست."
دوهفته پیش آیت الله مصباح یزدی رسما از شکل گیری فراماسونی در کشور در قالب جدید خبر داد و تلنگر فکری به اذهان نخبگان و مردم وارد ساخت. البته ایشان از مدتی پیش در جلسات خصوصی نسبت به وقوع چنین پدیده خطرناکی هشدار می دادند. نوشته های چند ماهه اخیر در باره فراماسونری که در پرتو نوشته می شد به همین دلیل بود. اکنون پرسش این است که آیا آیت الله مصباح برای چنین ادعایی به سند مهمی دست پیدا کرده اند یا از رگه های فکری این جریان، چنین خطری را احساس و نسبت به شکل گیری مجدد آن هشدار داده اند؟ بی تردید دانشمندان روشن و بصیر از جمله آیت الله مصباح همانند پزشک متخصص و باهوش که از آثار بیماری مثل تب و رنگ چهره به نوع بیماری پی می برند براحتی می توانند از طریق وجود علایم، نوع انحراف را شناسایی و در پی درمان آن بر آیند. کسانی که با مبانی و آموزه های فراماسونری آشنا باشند به هنگام برخورد با سخنان و نوشته های فرد معلوم الحال دولت متوجه می شوند که این گونه حرف ها از سر تصادف نیست بلکه ممکن است طبق برنامه و با محاسبات دقیقی به پیش می رود. ما در این تحلیل ابتدا به اصول و مبانی فراماسون هامی پردازیم و سپس با ذکر بخش هایی از سخنان رحیم مشایی و برخی جریانات با کارکرد مشابه، تطبیق آن را به قضاوت شما خوانندگان محترم وام گذاریم.
دوام، ثبات و موفقیتهای روزافزون نظام ولایی مبتنی بر آموزههای آسمانی بدلیل تفاوتهای متعدد و روشنی است که با سایر مکاتب بشری و نظامهای حاکمیتی و حکومتی رایج در جهان دارد؛ یکی از اصلیترین این فصل ممیزها رابطه معنوی امت با امام است؛ رابطهای که بهواسطه اتصال و نصب امام با منشأ آسمانی و ربوبیتی شریعت برپا شده است و این ارتباط ممکن است در بروز و ظهور بیرونی نوسان داشته باشد ولی تاریخ ثابت کرده است که مشعلی است خاموش ناشدنی.
اعتقاد به اتصال ولیفقیه در مکتب عالمگیر تشیع به سرمنشأ خلقت از طریق امام معصوم(ع) عقیدهای است که بهرغم تلاش مدعیان از آغازین روزهای بعثت رسول اکرم اسلام(ص) نه تنها کمرنگ و کمفروغ نشده است بلکه هر روز در قلوب شیعیان راسختر و عمیقتر از گذشته شده است. پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران و تحقق آرمان همه انبیا و ائمه اطهار(ع) و تجمع مردم مسلمان تحت بیرق ولایت تبلور عینی این مدعاست.
علیرضا داوود نژاد کارگردان حامی سینما گران جریان فتنه، روز گذشته در برنامه پشت پرده رادیو تهران حضوریافت و تا توانست در انتقاد از مدیریت فرهنگی کشور و حمایت از سینماگران جریان فتنه بر زبان راند.برای کسانی که در دو سال اخیر، تلاش بسیاری برای نجات کشور و نظام انجام داده اند و نظام را درجریان فتنه حفظ کردند، این پرسش مطرح است که مسوولان رادیو چگونه اجازه می دهند که این اشخاص، رادیو را تریبون خود کنند و هرچه می خواهند علیه نظام و مدیریت فرهنگی کشور انتقاد کنند.
کسانی مانند داوود نژاد که از امکانات فرهنگی کشور استفاده می کنند، فیلم می سازند و در حال حاضر فیلم هایشان بر پرده سینماهای کشور در حال نمایش است و مورد تحسین نیز قرار می گیرد، چگونه با وجود برخورداری از این امکانات و نمایش فیلم خود، به خود اجازه می دهد که در حمایت از جریان فتنه که مردم آن را پس زده اند، این گونه سخن بگوید؟
حضور دكتر احمدي نژاد در جلسه روز يكشنبه هيات دولت نقطه پاياني ماجراي جنجالي برکناری استعفاگونه حيدر مصلحي وزير اطلاعات و مخالفت رهبر معظم انقلاب با این استعفا بود. ماجرايي كه نگرانیهایی جدی را میان دوستان انقلاب اسلامي برانگیخت. این در حالی بود که این نگرانیها و ابهامات جدی، شادمانی گسترده دشمنان انقلاب اسلامی را به دنبال داشت.
رئيس جمهور در جلسه هيات دولت از اطاعت از ولي فقيه و دشمني با صهيونيست ها تا پاي جان سخن گفت و اظهار داشت:"دلايل غيبت چند روزه را در دل نگه مي دارم." اما این سخنان که حکم آبي سرد بر آتش فتنه انگيزي رسانه هاي ضد انقلاب را داشت، به نظر نمیرسد تسكيني دائمي بر نگراني هاي جدی دلسوزان انقلاب باشد که با نگاهی متعجب و پر از ابهام به اتفاقات نزدیک به دو هفته اخیر مینگریست.
این ابهام و تعجب آنجا قوت میگیرد، که در اتفاقات روزهای گذشته، نقش جدی تیم تبلیغاتی ـ رسانهای جریان نفوذی در دولت که بزرگان حوزه از جمله علامه مصباح یزدی نسبت به ایرادات عقیدتی آن بارها هشدار دادهاند، کاملا مشهود بوده و پس از این روزها و پایان ماجرا، نه تنها نقش آن کم نشده است بلکه به نظر میرسد نقش این جریان نفوذی تثبیت شده باشد. جریانی که اتفاقا به نظر میرسد منشا اصلی جنجالهای سیاسی روزهای اخیر بوده و با خیالی آسوده از حمایتهای احمدی نژاد، در اطراف رئیس جمهور محبوب و مردمی که او را فرزند ملت مینامیدیم جا خوش کرده است.
احمدینژاد در حالی در جلسه هیات دولت بارها بر حمایت از ولایت فقیه، اعتقاد به آن و تلاش برای دفاع از آن سخن گفت، که در سالهای پر از کار و فعالیت دولت نهم، بدون ذرهای احساس نیاز به بیان این جملات و صرفا به دلیل عملکرد ولایتمدارنه خود به عنوان نماد و عیار ولایتمداری در میان مسئولین و خیل عظیم مشتاقان و حامیانش شناخته میشد. این درحالی بود که حمایتهای بیدریغ و پیدا و پنهان رهبر انقلاب از دولت انقلابی نهم نیز از همین واقعیت حکایت داشت. و همین رویکرد ولایتمدارانه و انقلابی و محکم احمدینژاد و خدمات کم نظیر دولت وی به مردم بود که توانست تاریخیترین انتخابات ایران را رقم بزند و علاوه بر حضور بیش از 40 میلیونی پای صندوقهای رای، 24 میلیون از آراء را به پای این رویکرد و تفکر بریزد، آرائی که جذب مواضع و عملکرد احمدینژاد شده بود و نه جذب سخنرانیها.
با وجود این سابقه غیرقابل خدشه، اتفاقات تلخ و شیرین دهه اول اردیبهشت نود اما تعجب عمیق و ابهام جدی حامیان رویکرد انقلابی احمدینژاد و دوستداران انقلاب اسلامی را نسبت به شیوه عملکرد رئیس جمهور برانگیخته است. گرچه در نگاهي خوشبينانه سخنان روز يكشنبه رئيس جمهور در هيات دولت را مي توان نوعي عذرخواهي از اشتباه و مهر ختام ديگري برای تئوری حاكميت دوگانه دانست اما نبايد فراموش كرد كه بواسطه حضور و تثبیت جریانی نفوذی در کنار رئیس جمهور، سرانجام ماجرا چیزی جز هزینه برای جریان دوستدار انقلاب اسلامی نبوده است.
اتفاقات دو هفته گذشته آزموني سخت براي دولتمردان، رسانهها و خواص بود و اميد است كه در سال 1390 كه مزين به نام "جهاد اقتصادي" است و همچنين اين روزها كه دولت نيز وارد ششمين ماه اجراي قانون سرنوشت ساز هدفمندي يارانه ها مي شود،عبرت گيري از اين ماجرا آينده اي خالي از خط شكنيهاي كاذب و بداخلاقيهاي سياسي را رقم بزند. و در نهايت چه حکیمانه است امر به جهاد اقتصادی در میان هیاهوی ساختگی سیاستورزان داخلی.